به تارنمای محمد آقایی خوش آمدید

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى

به تارنمای محمد آقایی خوش آمدید

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى

سال نو...

خدا را شکر که سال 89 داره تموم میشه.واقعاً سال مزخرف و بدی بود.

هر لحظه و هر روزش را با هزار زجر تحمل کردم.

دلم لک زده واسه سال 90 . که هر چه زودتر بیاد و این 89 گوربه گور شده تموم بشه.

دلم می خواد الان که فقط چند ساعت از سال 89 لعنتی مونده ، داد بزنم:

 ســــــــــــال نـــــــو مبـــــــارک

تا حال این 89 گرفته شه...


انشالله این سال جدید واسه همه ایرانی ها سال پرخیر وبرکت و پرنشاطی باشه...

انشالله تو سال جدید چشممون به جمال مهدی فاطمه(عج) و عیسی بن مریم(ع) منور بشه تا درد تمام دلهای شکسته التیام پیدا کنه...

انشالله...


آن مرد رفت... آن مرد آمد...

یادتونه توی کتاب فارسی می خوندیم: آن مرد آمد، آن مرد زیر باران آمد...

دیروز وقتی داشتم اخبار گوش میدادم یاد نوشته کتاب فارسی افتادم که آن مرد آمد...


بله... آن مرد آمد ولی با اومدن آن مرد، یکی باید میرفت.چون هیچوقت دو قدرت و دو طرز تفکر در کنارهم نمیتونند قرار بگیرند...!!!

بالاخره آیت لله هاشمی رفسنجانی با ریاست مجلس خبرگان خداحافظی کرد و جاش را داد به آیت لله مهدوی کنی.


جابجایی که خیلی ها از خیلی قبل منتظر انجامش بودند.طی 18 ماه گذشته صحبتهای ضدونقیضی پیرامون تغییر تفکر و تغییر تبعیت رفتاری و تفکری هاشمی رفسنجانی شنیده میشد.تغییری که صحبتش گاهاً آیت لله هاشمی را از خط ولایت فقیه جدا میدونست.


ولی باید از روی انصاف به گفته ها و شنیده ها و دیده ها نظرداشت.شخصیت هاشمی رفسنجانی شخصیت بسیار پیچیده ایست که باید سالها پیرامونش بررسی و تجزیه و تحلیل بشه تا بشه برداشت درستی از هاشمی داشت.هاشمی کسیه که هیچوقت امام و انقلاب را تنها نگذاشت و همیشه در سختیها و مشکلات همراه خیلی مطمئن و توانایی برای انقلاب بود.اما حوادث سال 88 و فعالیتهای خانواده هاشمی رنگ و بوی جدیدی داشت.رنگ و بوی تغییر هاشمی.



بر هیچکسی پوشیده نیست که هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 از میرحسین موسوی حمایت کرد، ولی در آن زمان خیلی های دیگر هم بودند که به مهندس موسوی رای دادند و از اون حمایت کردند.اما اون سیزده میلیون با مشاهده حمایت و سواستفاده کروهکهای ضد انقلاب از موسوی، خط خودشون را از ضدانقلابیون جدا کردند و پی به واقعیت بردند و پشت پرده علت ناسازگاری مهندس موسوی را هم دیدند.ولی چرا هیچوقت هاشمی رفسنجانی صراحتاً بر علیه موج اغتشاشگر سال 88 موضعگیری نکرد؟؟؟


بسیاری معتقدند نباید انتخاب آیت لله مهدوی کنی را به عنوان ابتدای راه حذف سیاسی آیت لله هاشمی رفسنجانی دونست ولی چه باور داشته باشیم و چه باور نداشته باشیم، هاشمی رفسنجانی رفت و نوشته ای جدید در کتاب فارسی پیدا شد:


آن مرد رفت.آن مرد بدون موضعگیری شفاف رفت...

و آن مرد آمد.آن مرد برای حذف سیاسی هاشمی رفسنجانی آمد...

امان از دست علمی کاربردی...

باید پرسید قانون را واسه چی نوشتند؟مگه نه اینکه نوشتنش که اجراش کنند...


قانون میگه هر دانشجویی که تو آزمون های زیر نظر سازمان سنجش شرکت میکنه چه قبول بشه و چه قبول نشه باید واسش کارنامه صادر بشه تا ببینه سطح علمیش توی اون آزمون چقدر بوده...

اصلاً حق هر شرکت کننده ایه که بعد از شرکت در آزمون نمره علمیش، درصد تصحیح سوالاتش و نمره جز و کلش را بهش ابلاغ کنند اما...


امان از دست این علمی کاربردی....

امان از دست این علمی کاربردی....

امان از دست این علمی کاربردی....


نه کارنامه صادر میکنه، نه اطلاع رسانی شفافی داره، نه میگه تکلیف اونایی که اعتراض دارند چیه...


من مطمئنم، مطمئنم، مطمئنم...... کارشناسی قبول می شدم.طبق محاسبات دقیق خودم(بر اساس یادداشت برداری سر جلسه امتحان و مقایسه اونها بعد از امتحان با متن جزوات) درصد تصحیح نمره جز من 80 الی 85 % بود.

یعنی چی؟....

یعنی اینکه قبولم.اما وقتی به سایت سنجش(که الهی مرده شور سر تخته این سایت را بشوره) مراجعه کردم فقط نوشته بود مردود....!!!!!!

نه کارنامه ای، نه توضیحی،  نه لااقل یه فحش آبداری که تسکین پیدا کنیم.....


الان هم که دفترچه کارشناسی پودمان اومده اصلاً معلوم نیست سر فصل سوالات آزمونش دروس دبیرستانه(؟)، دروس کاردانیه(؟)، مرجع دیگه ایه(؟)، اطلاعات عمومیه(؟)، بر اساس کتب کره مریخه(؟)....


به خود سازمان هم که تماس میگیریم، خانمی که جواب تلفن ها را میده(با لحنی آمیخته به ساز و جاز و ویولن بر روی تن صدای محترم و شیشه ایشون!!!!!) میگند لطفاً سوالات غیر عادی نپرسید!!!!!!!!!

حالا شما بگید من چیکار کنم.....؟

الهی که اون سازمانتون........(!!!!!!!!!!!!)

دوستی دلنشین

نمیدونم چطوری معرفیش کنم.اصلاً یادم نیست که فاملیش چی بود.آخه همش چهار روز با هم بودیم.شاید هم فکر کنید اینقدر بی معرفتم که اسمش را یادم رفته ولی..........



چندسال پیش به یه اردوی آموزشی در مشهد اعزام شدم..وقتی که ترمینال مشهد پیاده شدم مستقیم رفتم هتل میعاد(محل اسکان شرکت کنندگان در اردوی آموزشی)

خودم را به مسئولین اونجا معرفی کردم.بهم گفتند که باید منتظر باشم تا سرهنگ(..........) تشریف بیارند و گروهم را مشخص بکنند.

منم رفتم قسمت VIP تا منتظر سرهنگ باشم.وقتی رفتم روی یکی از مبلها بشینم دیدم یه پسرجوونی وارد ساختمان هتل شد و خودش را به مسئول هتل معرفی کرد.اونم باید منتظر میموند.اومد کنارم نشست.....

نمی دونم چی شد که جذبش شدم.چهره آرومی داشت.مثل خودم عینک زده بود، لاغر اندام و قد کوتاه، محاسن مشکی، دوتا انگشتر توی دست راستش، تسبیح سیاهی را دور مچش پیچونده بود، لباس معمولی پوشیده بود و گرد خستگی چهرش نشون میداد که از راه دور اومده....

....... با هم همگروه شدیم.اهل همدان بود.ولی دانشگاه سیستان و بلوچستان حقوق می خوند.از سیستان و بلوچستان به اردو اعزام شده بود.

یه جوون مومن، بی ریا و روشنفکر......



طوری برای عقایدش دلیل و برهان می آورد که هیچکسی نمی تونست در بحث شکستش بده.توی همون چهار روز بارفتار و اخلاقش همه را جذب خودش کرد......

وحالا داره سالها از اون روز میگذره ولی خاطراتش از ذهن من پاک نشده.

شاید فراموش کردن اسمش را بندازید گردن بی معرفتیم ولی ........

ولی گاهی وقتا پیش میاد چیزهایی را فراموش میکنیم که انتظار فراموش کردنش را نداریم.مثل اسم انسانهای کم نظیر.......

متن نامه عمربن الخطاب به یزدگردسوم و جواب نامه

امروز داشتم مثل همیشه به وبلاگهای متعددی سر میزدم که به یه مطلب خیلی جالبی برخوردم.

قبل از هر سخنی باید بگم من مسلمانم، شیعه هستم و دوازده امام دارم و به مهدی آل محمد(عج) هم اعتقاد دارم.......

این را میگم چون عزیزانی که دارند این مطلب را می خونند فکر نکنند که من سنیم

و از شما دوست گرامی خواهش میکنم بدون احساسات این نامه و جوابش را بخونید....

و یادتون باشه ما ایرانی هستیم.....

برترین نژاد روی زمین....


نامه عمربن الخطاب به پادشاه ایران یزدگردسوم و جواب نامه عمر


ادامه مطلب ...