به تارنمای محمد آقایی خوش آمدید

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى

به تارنمای محمد آقایی خوش آمدید

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى

متن نامه عمربن الخطاب به یزدگردسوم و جواب نامه

امروز داشتم مثل همیشه به وبلاگهای متعددی سر میزدم که به یه مطلب خیلی جالبی برخوردم.

قبل از هر سخنی باید بگم من مسلمانم، شیعه هستم و دوازده امام دارم و به مهدی آل محمد(عج) هم اعتقاد دارم.......

این را میگم چون عزیزانی که دارند این مطلب را می خونند فکر نکنند که من سنیم

و از شما دوست گرامی خواهش میکنم بدون احساسات این نامه و جوابش را بخونید....

و یادتون باشه ما ایرانی هستیم.....

برترین نژاد روی زمین....


نامه عمربن الخطاب به پادشاه ایران یزدگردسوم و جواب نامه عمر


بین دو جنگ قادسیه و نهاوند چهار ماه فاصله بود. در این بین، عمر بن الخطاب، به یزدگرد سوم (بیست و هشتمین پادشاه ساسانی) نامه ای نوشت و در پی آن یزدگرد سوم ساسانی پاسخش را به این نامه داد. نسخه اصلی این نامه ها هم اکنون در موزه لندن نگهداری میشوند...


متن نامه عمر بن الخطاب به یزدگرد سوم:


از عمر بن الخطاب خلیفه مسلمین به یزدگرد سوم شاهنشاه پارس؛

یزدگرد! من آینده روشنی برای تو و ملت تو نمی بینم؛ مگر اینکه پیشنهاد مرا بپذیری و با من بیعت کنی. تو سابقاً بر نصف جهان حکم می راندی، ولی اکنون که سپاهیان تو در خطوط مقدم شکست خورده اند و ملت تو در حال فروپاشی است من به تو راهی را پیشنهاد می کنم تا جانت را نجات دهی.

شروع کن به پرستش الله واحد، به یکتا پرستی، به عبادت الله یکتا که همه چیز را او آفریده. ما برای تو و برای تمام جهان پیام او را آورده ایم؛ او که الله راستین است.

از پرستش آتش دست بردار و به ملت خود فرمان بده که آنها نیز از پرستش آتش که خطاست دست بکشند. به ما بپیوند. الله اکبر را پرستش کن که خدای راستین است و خالق جهان.

الله را عبادت کن و اسلام را به عنوان راه رستگاری بپذیر. به راه کفرآمیز خود پایان بده و اسلام بیاور و الله اکبر را منجی خود بدان.

با این کار، زندگی خودت را نجات بده و صلح را برای پارسیان بدست آر. اگر بهترین انتخاب را می خواهی برای عجم ها* انجام دهی با من بیعت کن.

الله اکبر،
خلیفة المسلمین،
عمر بن الخطاب.


*عجم: لقبی که اعراب به پارسیان می دادند؛ به معنی کودن، نادان، و لال!!


پاسخ یزدگرد سوم به عمر بن الخطاب:



از شاه شاهان، شاه پارس، شاه سرزمین های پرشمار، شاه آریایی ها و غیر آریایی ها، شاه پارسیان و نژادهای دیگر از جمله عرب ها، شاه فرمانروایی پارس، یزدگرد سوم ساسانی به عمربن الخطاب خلیفه تازیان*؛

به نام اهورا مزدا، آفریننده زندگی و خرد؛

تو در نامه ات نوشته ای می خواهی ما را به راه راست هدایت کنی؛ به راه خدای راستینت، الله اکبر؛ بدون اینکه هیچ گونه آگاهی داشته باشی که ما که هستیم و چه را می پرستیم.

این بسیار شگفت انگیز است که تو لقب فرمانروای عرب ها را برای خودت غصب کرده ای، در حالی که آگاهی و دانش تو نسبت به امور دنیا به همان اندازه عرب های پست و مزخرف گو و سرگردان در بیابان های عربستان و انسان های عقب مانده بیابان گرد است.

مَردَک! تو به من پیشنهاد می کنی که خداوند یکتا را بپرستم، در حالی که نمی دانی هزاران سال است که ایرانیان خداوند یکتا را می پرستند و روزی پنج بار به درگاه او نماز می خوانند. هزاران سال است که در ایران، سرزمین فرهنگ و هنر، این رویه زندگی روزمره ماست.

زمانی که ما داشتیم مهربانی و کردار نیک را در جهان می پروراندیم، و پرچم پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک را در دست هایمان به اهتزاز درمی آوردیم، تو و پدران تو داشتید سوسمار می خوردید و دخترانتان را زنده به گور می کردید.

شما تازیان که دم از الله می زنید، برای آفریده های خدا هیچ ارزشی قائل نیستید؛ شما فرزندان خدا را گردن می زنید، اسرای جنگی را می کشید، به زن ها تجاوز می کنید، دختران خود را زنده به گور می کنید، به کاروان ها شبیخون می زنید، دسته دسته مردم را می کشید، زنان مردم را می دزدید، و اموال آنها را سرقت می کنید. قلب شما از سنگ ساخته شده است. ما تمام این اعمال شیطانی را که شما انجام می دهید محکوم می کنیم. حال با این همه اعمال قبیح که انجام می دهید، چگونه می خواهید به ما درس خداشناسی بدهید؟

تو به من می گویی از پرستش آتش دست بردارم؛ ما ایرانیان عشق به خالق و قدرت خلقت او را در نور خورشید و گرمی آتش می بینیم. نور و گرمای خورشید و آتش، ما را قادر می سازد که نور حقیقت را ببینیم و قلب هایمان برای نزدیکی به خالق و به همنوع گرم شود. این به ما کمک می کند تا با همدیگر مهربان تر باشیم، و این نور اهورایی را در اعماق قلبمان روشن می سازد.

خدای ما اهورا مزداست و این بسیار شگفت انگیز است که شما تازه او را کشف کرده اید و نام الله را بر روی آن گذارده اید. اما ما و شما در یک سطح و مرتبه نیستیم. ما به همنوع کمک می کنیم، ما عشق را در میان آدمیان قسمت می کنیم، ما پندار نیک را در بین انسان ها ترویج می کنیم، ما هزاران سال است که فرهنگ پیشرفته خود را با احترام به فرهنگ های دیگر بر روی زمین می گسترانیم؛ در حالی که شما به نام الله به سرزمینهای دیگر حمله می کنید، مردم را دسته دسته می کشید، قحطی به ارمغان می آورید و ترس و تهی دستی به راه می اندازید. شما رفتارهای شیطانی را به نام الله انجام می دهید. چه کسی مسئول این همه فاجعه است؟ آیا الله به شما دستور داده قتل کنید، غارت کنید و ویران کنید؟ یا اینکه پیروان الله به نام او این کارها را انجام می دهند؟ و یا هردو؟

شما می خواهید عشق به خدا را با نظامی گری و قدرت شمشیرهایتان به مردم یاد بدهید. شما بیابان گردهای وحشی می خواهید به ملت متمدنی مثل ما، درس خداشناسی بدهید. ما هزاران سال فرهنگ و تمدن در پشت سر خود داریم، تو به جز نظامی گری، وحشی گری، قتل و جنایت چه چیزی را به ارتش عرب ها یاد داده ای؟ چه دانش و علمی را به مسلمانان یاد داده ای که حالا اصرار داری به غیر مسلمانان نیز یاد بدهی؟ چه دانش و فرهنگی را از الله ات آموخته ای که اکنون می خواهی به زور به دیگران هم بیاموزی؟

افسوس و ای افسوس که ارتش پارسیان ما از ارتش شما شکست خوردند و حالا مردم ما به زور شمشیر مجبورند همان خدای خودشان را این بار با نام الله پرستش کنند و همان پنج بار نماز را بخوانند ولی این بار به زبان عربی؛ چون گویا الله شما فقط عربی متوجه میشود.

من پیشنهاد می کنم که تو و همدستانت به همان بیابان هایی که پیش از این عادت داشتید در آن زندگی کنید برگردید. آنها را برگردان به همان جایی که عادت داشتید جلوی آفتاب از گرما بسوزید، به همان زندگی قبیله ای، به همان سوسمار خوردن ها و شیر شتر نوشیدن ها.

من تو را نهی می کنم از این که این دسته های دزد را در سرزمین آباد ما رها کنی؛ در شهر های متمدن ما و در میان ملت پاکیزه ما جایی برای شما وجود ندارد.

این چهار پایان سنگدل (ارتش اعراب) را آزاد مگذار تا مردم ما را بکشند کنند، زنان و فرزندان ما را بربایند، به زنهای ما تجاوز کنند و دخترانمان را به کنیزی به مکه بفرستند. نگذار این جنایات را به نام الله انجام دهند؛ به این کارهای جنایتکارانه پایان بده.

آریایی ها بخشنده، خونگرم، و مهمان نوازند؛ انسان های پاک به هر کجا که بروند تخمِ دوستی، عشق، آگاهی و حقیقت را خواهند کاشت. بنابراین آنها تو و مردم تو را به خاطر این کارهای جنایتکارانه ات مجازات نخواهند کرد.

من از تو می خواهم که با الله اکبرت در همان بیابان های عربستان بمانی، و به دلیل داشتن عقاید ترسناک و خوی وحشی گری، از نزدیک شدن به شهرهای آباد و متمدن ما خودداری کنی.

یزدگرد سوم ساسانی.


*تازی: لقبی که پارسیان به اعراب می دادند؛ به معنی سگ شکاری.

نظرات 12 + ارسال نظر
سحر پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:52 ب.ظ http://donyayejvooni.javanblog.com/

سلام ..باید مطلب جالب باشه ..حتما سر فرصت خواهم خوند

س پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:27 ب.ظ http://eisila.blogfa.com

سلام بر دوستان صمیمی و پرانرژی
عجم مفهوم کلی دارد که حتما مقصود عمر همان است: زبانی که عرب نمی فهمد. که به هر زبانی اختصاص می یافته است. مفاهیم جزیی کودن و.... مورد نظر نبوده است حداقل چون می خواسته بیعت و موافقت جلب کند.
تازی هم منسوب به خاندان تاز و تازک است که از ابتدای آفرینش انسان از نظرگاه پارسی باستان است. بنابر این آنها قصد ناسزا گفتن نداشته اند شاید به بیان یزدگرد بخورد که ناسزا بخواهد بگوید ، اما باز هم این نظر درست نیست چون از نظرگاه ایرانیان باستان، سگ موجودی منفور نبوده است تا بخواهند دشمنشان را با این نام ناسزا بگویند.
اگر این مطلب از سایتی دیگر است این نظر را برایشان بنویسید.
در اعتقاد ایران باستان از نطفه ی گی َّ مرتن :کیومرث
گیاهی رویید که از این گیاه مشی و مشیانه رویید! و از مشی و مشیانه ییم ( جمشید ) و ییمک - تاز و تازک ـ فراواگ و فراواگئین و... چند جفت دیگر زاده شدند و قبایل مختلف را تشکیل دادند.
ییم و ییمک نژاد ایران
تاز و تازک نژاد عربها و .... را تشکیل دادند.

زبانه سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:56 ب.ظ


سلام. راستش بخش هایی از مطالب وبلاگت رو خوندم جالب بودن... اما محمد جان فکر می کنم برای استفاده چنین مطلب مهمی(نامه عمرو...) که خیلی جای سوال داره حتما لازمه منبع ذکر بشه اگر پیداش کردی به ما هم اطلاع بده ! مرسی ودم شماگرم

سلام
از توجه تون ممنونم...

من سه‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:59 ب.ظ

مگه عمر(ر ض)،چشه که باید ناراحت بشن ؟امیدورم الله هدایتتان کند

خدا عمر و ابوبکر و عثمان را لعنت کنه...
خدا گمراهان را هدایت کنه...

پویا دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:39 ب.ظ http://kingijan.blogsky.com

دوست عزیز من یه چیزی رو برای شما روشن کنم دراون نظر بالا که شما گفتی خدا عمر و ابوبکر و عثمان را لعنت کنه...

نه اینکه فکر کنی سونی ام نه اتفاقا 24 ساعت تو هیت شیعه هام ولی این لفظ شما درست نیست نه این که بخوام دفاع کنم نه ولی اگه این اقایون اشتباهی کردن و گناهی کردن خدا میدونی و در مورد مجازاتشونم خودش تصمیم میگیره نه اینکه ما بخوایم با فوشو لعنت زبون خودمونو الوده کنیم حداقل اگه شیعه هستیم نباید این کارو بکنیم البته ببخشید من این جوری از شما ایراد گرفتم شما بزرگ تری ولی یه شیعه نباید زبونشو واسه این کلمات زشت الوده کنه بازم ببخشیدا من برم بالای منبر همه از صحبتام خسته میشن از بس طولانیهاگه وقت کردی به منم سر بزن اپم

اول از این توجه شما و تذکرت خیلی ممنونم

ولی به شما و همه دوستان سفارش میکنم در مورد روایاتی که از ائمه اطهار(ع) پیرامون لعن دشمنان و هتاکان خاندان آل یاسین(ع) یه مطالعه و تحقیقی انجام بدید تا به جایگاه و ثواب لعن آنها پی ببرید

کامران دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 03:28 ق.ظ

اول از همه ممنون از این مطلب دوم یک سوال داشتم آیا اگر به جای عمر این نامه رو یکی از ائمه اطهار نوشته بود به همین اندازه شور و هیجان نشان میدادی و دم از اقتدار پارسیان میزدی؟

بزرگوار....
در تمامی تاریخ هیچوقت هیچیک از ائمه اطهار(ع) نسبت به پارسیان و مردم ایران توهین نکرده اند.
ائمه اطهار حتی با دشمنانشان ( برای تبلیغ اسلام) ما ملایمت و احترام صحبت و نامه نگاری می نموده اند.

mohammad شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:48 ب.ظ

agha dastet dard nakone
in arab haye avam farib va sag sefat mamlekate emroze maro viran kardan

خواهش میکنم
خدا لعنت کنه عمر و عثمان و ابوبکر را....
انشالله

حمــــیــــد پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:16 ق.ظ http://lasarat313.rozblog.com

سلام

خیلی ممنون از مطلب زیبات
خیلی خوب یزدگرد سوم جواب این صد پدر رو داد
حال کردم
حالا خیلی ها دم از مدیون بودن ایران به عمر میزنند
غافل ازاینکه نمیدونند کاری که عمر لعنت الله با ما ایرانی ها کرد از جنایات مغول هم بدتربود
بماند ......................................گناهاش بی شماره

به ما هم سر بزن

سلام
خواهش میکنم
بازهم اینطرفها بیا
منتظرتم.....

یک نفر یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 04:08 ب.ظ

بی فکری بعضی ها وجواب دندان شکن...بحثی روی این موضوع نیست.باز هم ازاین مطالب بگذارید

چشم .
حتماً

یارو پنج‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:31 ق.ظ

داداش دمت جیز

محمد از زاهدان پنج‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:35 ق.ظ

دادا واقعا دستت ندرده حال کردم ایشاا...مورد توجه بیبی فاطمه قرار بگیری .بر خلق جهان علی امیر است یاعلی

مرتضی چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:32 ق.ظ

سلام بدون منبع آوردیش
پیامبر قبلش به ایشون نامه داده بودن
حرفم از کتاب فرازهایی ازتاریخ جعفر سبحانی
مراجه کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد