به تارنمای محمد آقایی خوش آمدید

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى

به تارنمای محمد آقایی خوش آمدید

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى

بدشانسی های عجیب من....


خودمونیه:

کلاً مدتیه به این نتیجه رسیده ام که یه جورایی توی زندگی دهنم سرویس شده...

1 - ترم تابستونه بهمون ندادند.با حساب کتابی که کردم دیدم فارغ التحصیل شدنمون شش عقب افتاد.

2 - 2 روز رزمایش داشتیم.پدرمون را درآوردند.

3 - تا 5 شهریور باید توی گرمای تابستون و رطوبت و هوای شرجی شمال آموزش تاکتیک ، رژه ، انفجار ، آمادگی جسمانی ، بشین پاشو ، سینه خیز ، خشم شب ، کلاغ پر و اینجور جفنگیات را بگذرونم.البته فکر نکنید سربازم.خیر سرم معافی کفالت دارم ولی شغل ما این دغدغه ها را هم داره.

4 - دو ساعت پشت تلفن بودم که سردار گوشی را برداره.تا اومدم خمیازه بکشم سردار پشت تلفن گفت الو....

پاک آبروم رفت.

5 - خونه یکی از آشنایان که باهاش خیلی رودربایستی دارم مهمونی دعوت بودم. پسر بچه یکی از دوستام یه قوطی کامل قرص جوشان انداخت توی آکواریوم.ماهی ها داشتند هلکوپتری میزدند.پدرش سرش داد میزنه میگه چرا اینکار را کردی.گریه کنان با انگشتش من را نشون میده میگه عمو گفت این کار را بکن.....

تازه دلایل خیلی بیشتر واسه دهن سرویس شدنم دارم.

6 - از طرف اداره با چند تا از مسئولین شهر جلسه داشتیم.صندلی هاشون چرمی بود.رفتم روی صندلی بشینم یه صدایی از چرم صندلی بلند شد.همه برگشتند و بهم نگاه کردند.از شانس گند من هر کاری کردم دیگه اون صدا تکرار نشد که لااقل ثابت کنم این صدا کار صندلی بود ، کار من نبود.

البته از بچگی کم شانس بودمااااااا.

7 - یادم میاد بچه که بودم همسایمون سگ داشت. هروقت واق واق میکرد منم صداش را تقلید میکردم و جوابش را میدادم.

تا اینکه یه روز زن همسایه  از مادرم سراغ سگی که صداش از خونه ما میاد را گرفت واسه جفت گیری با سگش.

مامانم اومد خونه یه بلایی سرم آورد که از اون به بعد فقط صدای ماهی را تقلید میکنم.

حالا شما کلمه شانس را توی زندگی من حساب کنید چه جوریه...


پاورقی نامه:

لالا لالا بخوابــــــ دنیا خسیسه

واسه کمتر کسی خوب مینویسه

یکی لبهاشـــــ تو خوابم غـــــرق خنده است

یکی چشماش تو خوابمــــــ خیسه خیسه

نیمه شعبان ، پایان امتحانات


سلام بر صبح آزادی :

به خدا این جشن نیمه شعبان یکی از قشنگترین جشن های دنیاست.

وقتی میدونی داری ولادت کسی را جشن میگیری که با اومدنش عدالت میاد ، دموکراسی میاد ، آزادی میاد ، عشق میاد ، آرامش میاد ......

و یه چیزی که دل آدم را آروم میکنه که میدونی وقتی میاد یعنی منتقم آل محمد(ص) میاد.

آقاجان... الهی دورت بگردم

اللهم عجل الولیک الفرج



خودمونیه و خاطراتیه:

به میمنت و مبارکی امتحانات تموم شد.انگار که از زندان آزاد شده باشم.راحت شدم.

سر یکی از امتحاناتمون یکی از اساتید حالمون را گرفت.یه جاهایی از جزوه را حذف کرده بود و دقیقاً نصف امتحان را از همون حذفیات گرفت.

هرچی واسه مسئول امتحانات توضیح میدم : " آخه مسلمون ، این دختره ( استاد ) خودش گفت اینها حذفه...!!!! واسه چی از حذفیات سوال طرح کرده ....؟؟؟؟!!!!! "

مسئول امتحانات میگه : شما بهتر میدونید یا استاد؟؟؟

منم گفتم:

" شما چی میگی داداش...

معلومه من بیشتر میدونم.

مثلاً یه بار اومدم تنظیم خانواده بخونم دیدم خودم بیشتر بلدم.

یه سری نکات ریز اضافه کردم دادم به استاد.

یه همچین آدمیم من... "

یهو کلاس از خنده منفجر شد.مسئول امتحانات مونده بود چی جواب بده...!!!!


پاورقی نامه:

گرچه رفتار تو با گفتارت اصلاً جور نیست

فکر من آنقدرها هم از سر تو دور نیست

در تن شبهای من رنگ شب بغداد هست

صبحم اما هیچ رنگ صبح نیشابور نیست

بر سر این گور من بیهوده شیون میزدم

تازه فهمیدم که اصلاً مرده ای در گور نیست

بی تو ممکن نیست من باشم ... وجود سایه در

متن دنیا گنگ و بی معناست وقتی نور نیست

شک ندارم اشک میریزند ماهی ها در آب

اشک ماهی ها نباشد آب دریا شور نیست