به تارنمای محمد آقایی خوش آمدید

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى

به تارنمای محمد آقایی خوش آمدید

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى

دولت اعتدال ، سرهنگ بی خیال ، دل بی قرار .....

سیاسیه:

هجده سالم بود.یه روزی یه مردی لاغر اندام، سبزه، فقیر، خاکی و با ادبیات خودمونی شد رییس جمهور.گفت دولتم دولت مستضعفینه.

گفتیم دیگه همه چیز درست شد.دیگه این همه کارها را ردیف میکنه.

هشت سال گذشت و بهتر که نشد بدتر شد.

حالا بیست و شش سالمه. یه مرد توپول ، سفید ، مایه دار ، باکلاس و با ادبیات حوزه ای شد رییس جمهور.میگه دولتم دولت اعتداله.

دارم فکر میکنم هشت سال دیگه که سی و چهار سالمه.......


خودمونیه یک :

دو دستی چسبیده به صندلیش.یکی نیست بهش بگه سرهنگ، سی سال روی این صندلی نشستی چیکار کردی که میخوای با تمدید بازنشستگیت کاملش کنی...!!!!!

یه روزی همرزم های تو از زن و بچه و مادر و پدر و جونشون گذشتند برای دیگران.فکرش هم میکردی تو یه روزی از صندلیت نگذری برای دیگران.کاش درکمون از موهبت های خدا انحصاری نبود.


خودمونیه دو:

هی مینویسم و هی پاک میکنم...

نمیتونم روی کاغذ بیارم اونچیزی که توی ذهنم داره منفجر میشه.دلم می خواست میتونستم یه قلم دستم بگیرم و اونچیزی که داره از درون آزارم میده را روی کاغذ می آوردم.احساس میکنم نگه داشتن این همه حرف توی ذهن و دلم یه روزی داغونم میکنه.

کاشکی سکوت آدم هم صدا داشت تا مردم میفهمیدند اون کسی که هر روز با لبخند باهاشون سلام میکنه داخلش زلزله ای از گفته های نگفته ست.

باز هم سر درد...

فکر کنم احساس من را فقط پروفن و صدای محمدعلیزاده درک میکنه.چون جدیداً اونها هستند که آرومم میکنه.....


پاورقی نامه:

غم دنیاست، وقتی عشقت دور از اینجاست

وقتی دل بی رمق و خسته و تنهاست

غم دنیاست، دل آدم بشه حساس

وقتی عشقت تو دلش نباشه احساس

غم دنیاست، وقتی عشقت بد شه خیلی

وقتی که به تو نداشته باشه میلی

غم دنیاست، وقتی خوابش را ببینی

اما هیچوقت نتونی پیشش بشینی