به تارنمای محمد آقایی خوش آمدید

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى

به تارنمای محمد آقایی خوش آمدید

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى

عیدانه ؛ همکارم ؛ همکلاسیم ؛ مخاطب خاص...


به کوری چشم خییییییییلیییییییی ها امروز روز عید ما شیعیانه.

عید غدیر خم به همه عاشقان امامت و ولایت مبارک.

به کوری چشم خیییییلییییی ها......

خودمونیه نامبر وان:

متاسفانه مجبورم بعضی از این همکارام را تحمل کنم.

خیلی هم ادعاش میشه.یکی نیست بهش بگه آخه دوغ قبول... شیرکاکائو قبول... آبمیوه پاکتی قبول... اصلاً نوشابه هم قبول... آبمعدنی را دیگه واسه چی تکون میدی؟؟؟؟

قابل توجه همون همکار عزیزم(!!!!!) که دوباره آب معدنی منو از تو یخچال اداره پیچوند

خواستم بگم چون این کار را چندبار تکرار کرده بودی؛ توی این آخری (......) کرده بودم....


خودمونیه نامبر دو:

دوتا از همکلاسیام داشتند با هم صحبت میکردند:

اولی: مهندسی نرم افزار استادش کیه؟

دومی: استاد ولایی.....

اولی: استادش چطوره؟خوبه؟

دومی:نه بابا... حضور و غیاب میکنه..

من:


خودمونیه نامبر تری:

دستانم خالیست...

خالی از ثروت....

ولی قلبی دارم پر ز مهر؛ حسی دارم پاک؛ چشمانم منتظر...

ای کاش مهر قلب ها ثروت بود نه ثروت سازنده مهر قلب....

ای کاش....


پاورقی نامه:

تنها سکـــــــوت کن و نگو فرصتم کم است

وقتی که میروی همه جا رنگ مــاتم است

حــــــــوا نبوده ای که بدانـــــی بهشت هم

بی اعتبـــــــــــار بودن آدم جهنــــــم است

سهم من از پریدن تو یک غــــزل سکــــوت

سهم من از عبور تو یک آسمان غم است

یادم نداده بود کسی؛ خب من! که عشق

با التهـــــاب و حادثــــه و درد تـــــوام است

باشد... گنـــــاه هرچه تو کردی به پای من

این قصه مکــــــــــــــرر حـــــــوا و آدم است

تنهــــــا مرا به یاد بیـــــاور شبــــــی که باز

در آسمــان چشم تو باران نـــم نـــم است

رامنی گوسفند ؛ پاییییییزیه.....

سیاسیه:

این کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا هیچ فرقی با کاندیداهای ریاست جمهوری ایران ندارند.خودتون که دیدید ایرانی ها واسه اینکه رای بیارند چه کارهایی که نمیکنند.حالا این اوباما و رامنی فقط هاله نور ندارند وگرنه واسه رای:

پیتزا میفروشند......

زن و بچه مردم را ماچ میکنند......

تشییع جنازه میرند....

توی خیابون میرقصند.......

قول حمله به ایران را میدند....

ولی این تصویر را که دیدم دیگه داشتم شاخ در میاوردم.آخه یکی نیست به این گوسفند ( رامنی ) بگه تو چیکار به این بچه بی زبون داری......



کودک:مرتیکه گوسفند...!!!! مگه باهات شوخی دارم......من را بزار پایین.........!!!!!



پاییییییزیه:

اوج شکوه خدا توی خلقت روزها و سالها ؛ خلقت فصل پاییزه.

خیلی فصل پاییز را دوست دارم.دوست داشتم همیشه پاییز بود.بعضی ها میگند پاییز غمناکه ولی اصلاً اینطور نیست.باید یه جور دیگه به پاییز نگاه کرد.حتی از بهار هم دلچسب تره.

وقتی به پاییز فکر میکنم احساس میکنم پاییز یه غرور خاصی نسبت به فصل های دیگه داره.

پاییز مغرورترین فصل خداست.شاید بخاطر همینه که شاعر میگه:

عاشـــــق نشدی وگـــرنه می فهمیدی

پاییز بهاریست که عاشق شده اسـت


پاورقی نامه:

به التمـــاس نجیبـــــــم بخند؛ حرفی نیست

شکسته پای نجیبــــــم بخند؛ حرفی نیست

در امتـــــــــداد جنونم ، بیــــــــــــــا و رو در رو

به خنده های عجیبــــم بخند؛ حرفی نیست

از آخریــــــــن نفس کوچه هم پــــــــرم دادند

به این غروب غریبــــــــم بخند؛ حرفی نیست

طلســــــــــم اشـک مــــــــرا با فریب دزدیدند

تـــو هم برای فریبــــــــم بخند؛ حرفی نیست

من از عبور نگاهــــی شکستـــــــــه ام؛ آری

شکستن است نصیبم؛ بخند؛ حرفی نیست

به حال من پـــــــری دلــــــــــگرفته هم خندید

تو هم بخند حبیبــــــم؛ بخند؛ حرفی نیست

دفاع مقدس ؛ خیانت ؛ نصب تصویر جدید

دفاع مقدسیه:

سردار تعریف میکرد : (( در نزدیکی شهر تنومه , حدود ۱۶ شهید را در کانال پیدا کردیم.
همه شهدا را جمع آوری کردیم متوجه شدیم هیچ یک از آن ها ســر ندارند.کانال را ادامه دادیم و مسیر را دنبال کردیم حدود ۵۰ متر جلوتر آمده بودیم که تعدادی سر بدون بدن پیدا کردیم تعداد جمجمه ها دقیقا برابر شهدای بی سر بود .مشخص شد که سر شهدا را بریده اند.
حالا این ظاهر قضیه است, این ها چگونه جان داده اند و شهید شده اند؟ چگونه شاهد بریده شدن سر دوستان خود بوده اند؟ خدا میدونه......

هفته دفاع مقدس مبارک


خودمونیه:

اولیش: ترم جدید شروع شد.شهریه میشه حدود 300 هزارتومن.توی عابربانکم 20هزارتومن دارم.یعنی دانشگاه قبول میکنه؟؟؟؟؟


دومیش: نشسته بودم صندلی جلو تو تاکسی.سه تا خانوم هم نشسته بودند عقب با بوی تند ادکلن.آقای راننده هم کنار دست من با بوی گند سیگار که داشت خفمون میکرد.یهویی یکی از خانم ها زد زیر گریه..!!!

کناریش ازش پرسید چی شده خانوم؟؟؟

جواب داد دارم داغون میشم.توی این هفته هم شوهرم بهم خیانت کرد هم دوست پسرم...!!!!

من فقط یاد جمله یکی از اساتیدمون افتادم که می گفت:

"کلمه" بزرگترین کشف انسان است 

و "سکوت"بزرگترین کشف انسان شدن...تفسیرش بماند برای اهلش.


سومیش: شیخ گفتندی که : تصویر جدید ملوکانه مان را بر روی پروفایل تارنما ؛ پروفایل آپارات و پروفایل کلوب همایونمان نصب کردندی.باشد تا آیندگان بدانند محمدبن محمدتقی بن یدلله بن محمدعلی بن آقاحسن از امپراطوری کبیر سده که بوده و چه کرده استندی.

در همین زمان بودندی که جمله شاگردان شورت و شلوار کندندی و جیغ ها کشیدندی.....


پاورقی نامه:

ناخواسته به روی سیاهم نگاه کن
یک بار هم به خاطر من اشتباه کن!

جانا! مگر شکستن دل ها گناه نیست
قربان دل شکستن تو - پس - گناه کن

با یک نگاه می کشی و زنده می کنی
ما بین مرگ و زندگی ام، یک نگاه کن

حتی دروغکی شده از عاشقی بگو
امشب مرا برای همیشه سیاه کن

کشتی مرا، ولی مرو از پیش کشته ات
تابوت بی قرار مرا سر به راه کن!

غافلگیریه ، دردسریه....

غافلگیریه:

چند روزی به خاطر آموزش توی پادگان شهیدکریمی بیشه کلا مازندران ، نمیتونستم به وبلاگ سر بزنم.وقتی که از آموزش اومدم دوتا پیغام توی صندوق مدیریت دیدم که حسابی غافلگیرم کرد.یکی از دوستام که اهل رامسره و حدود 4 سالی میشه باهم ( مثلاً ) قهریم وبلاگم را پیدا کرده و واسم پیام گذاشته.از همینجا بهش سلام میکنم و روی ماهش را می بوسم.خیییییییلی گلی...


دردسریه:

از دیروز بابام ماموریت نیست و خونه ست.ببینید چه اتفاقاتی واسه من که نیوفتاد:

شماره اول - رفتم توی آشپزخونه ترشی بیارم.هر کاری کردم در شیشه ترشی را نتونستم باز کنم.

بابام میگه دم ورزشکارا پارالمپیکیمون گرم....!!!!!

من:

بابام:


شماره دویم - دیشب خسته بودم وسط هال ولو شدم و خوابم برد.نصف شبی احساس کردم نفسم بالا نمیاد و دارم خفه میشم.جد و آبادم اومد جلوی چشمم.افتادم به سرفه کردن و نفس نفس زدن.قشنگ اینقدر سرفه کردم که بنفش شدم.یواش یواش که راه نفسم باز شد یه نگا بالا سرم کردم دیدم بابام بالاسرم وایساده داره هرهرهر میخنده....!!!!!

همینجوری مات و خواب زده پرسیدم چیه؟؟؟ چی شده؟؟؟؟

با خنده و خیلی ریلکس گفت:هیچی ، رفتم برم دستشویی ندیدمت ، پام رفت رو گردنت.... بخواب بخواب....!!!!!


پاورقی نامه:

یادت نــــرود که یاد تــــــــو در یاد است

آبــــــادی دل بـــــــرای تو آبـــــــاد است

از یاد نبـــــــر دل حقیـــــــرم ای دوست

در این دل من همیشه یادت یاد است

.

.

.

یک گوشه نشسته ام پر از تشویشم

نقاشی چشـــــــمان تو هم در پیشم

زیباتـــــــــر از آنـــــی که تصـــــور بکنم

من جز تــــو به هیچکس نمی اندیشم

معنی عشق و انتظار...


توی زندگیم پستی و بلندی های خیلی خیلی زیادی را دیدم.درسته سن و سال زیادی ندارم.درسته هنوز وسط جوونیم هستم ولی مشکلات و دغدغه های خودم و خانواده ام و تجربه های خاص بخاطر شغلم باعث شده خیلی از تلخی ها و شیرینی های روزگار را یا بچشم یا ببینم.

گاهی وقتا فکر میکنم همه امتحان های خدا را به چشم دیده ام.

گاهی وقتا فکر میکنم کسی به اندازه من توی زندگیش فشار و مشکلات را حس نکرده.

گاهی وقتا فکر میکنم کسی هستم که بیشترین صبر را توی زندگیم دارم.

گاهی وقتا فکر میکنم میتونم خاطرات صبوریم توی زندگی را بنویسم و مردم آینده بخونند.

ولی امروز......

عکسی را دیدم که تمام مشکلاتم را فراموش کردم.

عکسی را دیدم که به احترامش تمام قد ایستادم.

عکسی را دیدم که درس عشق و آزادگی و احساس و تعهد را یکجا بهم یاد داد.


وقتی این عکس را دیدم بغض نفسم را گرفت.نمیدونم چه مدت گریه کردم ولی از امروز هرکسی ازم بپرسه معنی عشق و انتظار چیه بهش میگم به این عکس نگاه کن:

تصویر مادر سه شهید که هنوز بعد از 27 سال هر روز صبح تا غروب دم در خونه منتظر لاله هاش که برگردند.

شادی روح شهدای مفقودالاثر ( جاویدالاثر)  صلوات......



پاورقی نامه:

عشق یعنی یه پلاک ؛ که زده بیرون از دل خاک

عشق یعنی یه شهید ؛ با لبهای بسته سینه چاک

عشق یعنی یه پدر ؛ که شبها بیداره تا سحر

عشق یعنی یه خبر ؛ خبر یه مفقودالاثر

جشن(!!!!) تولد....


شناسنامه ام :

به همین سادگی ، به سرعتی که تصورش را هم نکنی گذشت...

دستهایم سردتر شده ، بار گناهانم بیشتر شده ، چهره ام شکسته تر و غصه هایم آن چنان زیاد گشته که هر روز در گلویم بغض را فرومیخورم.

مادرم.... بهترینم....

سال گذشته چنین روزی در کنارت تولدم را جشن گرفتم ولی امروز تو هزاران کیلومتر آنطرفتر....

مادرم.... بهترینم....

سال گذشته دعایت هرشب خواب آرام برایم داشت ولی امروز کابوسها خسته ام کرده....

مادرم.... بهترینم....

ماه رمضان امسال روزه هایی که گرفتم همه باطل است... چون هر روز بغض هایم را می خورم تا دشمنانم و بدتر از همه دشمنان دوست نما شادی نکنند....

مادرم.... بهترینم....

هوای خانه چه دلگیر می شود گاهی

ازاین زمانه دلم سیر میشود گاهی

عقاب تیز پر دشت های استغنا

اسیر پنجه تقدیرمی شود گاهی

نگاه مردم بیگانه در دل غربت

به چشم خسته من تیر می شود گاهی

مبر ز موی سفیدم گمان به عمر دراز

جوان ز حادثه ای پیر می شود گاهی


تـــــــولـــــــدم مبــــــــارک

اروپای ورشکسته ، حریم پشمی ، آرزوی قلبی!!!!!

ورزشیه:

این همه تلویزیون ایران اعلام میکنه :

توی اروپا رکود اقتصادیه...

همه دارند ورشکست میشند...

انگلیس که دیگه بدترین وضعیت را داره و داره فرو میپاشه...

یکی نیست بپرسه پس این همه جشن و شادی توی اروپا چیه؟؟؟؟

اصلاً نکنه ملکه انگلستان النگوهاش را فروحته و این المپیک را برگزار کرده؟؟؟؟


خودمونیه نامبر وان:

اگه توی تاکسی نشستی اس ام اس واست اومد و باید جواب بدی ولی حوصله نداری گوشی را بده بغل دستید تا واست بنویسه.آخه اون بیشتر در جریانه.میدونید چرا اینا میگم....!!!!!

امروز تو تاکسی بودم داشتم عکسای گوشیم را میدیدم.رفتم رو عکس بعدی ، یارو میگه بزن عکس قبلیو من کامل ندیدم.....!!!!!!

احساس من فقط در یه جمله: حریم شخصی در حد پَشم شتر آفریقا!!!!!!


خودمونیه نامبر دو:

یه موضوعی پیش اومد که نزدیک بود دودمانم به فاک عظما بره.

از خدا میخوام اگه قراره من را از دنیا ببره 15 دقیقه قبلش من را خبر کنه که بتونم هارد کامپیوترم را فرمت کنم.وگرنه واسم مراسم ختم هم نمیگیرند...!!!!


پاورقی نامه:

تماشایی ترین تصویر دنیا میشوی گاهی

دلم می پاشد از هم بس که زیبا میشوی گاهی

حضور گاه گاهت بازی خورشید با ابر است

که پنهان میشوی گاهی و پیدا میشوی گاهی

به ما تا میرسی کج میکنی یکباره راهت را

ز ناچاریست گر همصحبت ما میشوی گاهی

دلت پاک است اما با تمام سادگیهایت

به قصد عاشق آزاری معما میشوی گاهی

تورا از سرخی سیب غزل هایم گریزی نیست

تو هم مانند آدم زود اغوا میشوی گاهی

پول بیت المال ، مرسدس بنز ، میانمار

ورزشیه:

توی این باشگاه استقلال و پیروزی میلیارد میلیارد پول بیت المال را میدند این فوتبالیست های احمق تا برند وسط زمین یه عالمه فحش خواهرو مادر به هم بدند و آخرش هم بازی را ببازند.

این که هیچ. توی هر یک از این دو تیم بالای 50 نفر حقوق های میلیونی و پول های بی زبون را حیف و میل میکنند تا مثلاً بگیم باشگاه های ورزشیمون فرهنگی و حرفه ایند.

حالا اگه خروجی خوبی واسه تیم ملی داشتند باز میشد بگیم اشکالی نداره ولی هر روز بدتر از دیروز....


خودمونیه:

روبروی پاساژ خسروی من و رفیقم نشسته بودیم روی کاپوت یه مرسدس بنز گرون قیمت.

یه دختره ای اومد گفت: آقا ماشینتون خراب میشه ها... کاپوتش میره داخل و کلی خرج داره....

منم جواب دادم: اشکالی نداره خانم.... بیخیالش میشم و میرم یه بهترش را میخرم.

بعد یه نگاه عاقل اندر سفی کرد بهمون ، در بنز را باز کرد و گازش را گرفت و رفت.

ما هم سینه خیز اومدیم تا خونه......!!!!!!!!!!


سیاسیه:

باز بگید چرا هی داد میزنی فلسطین و غزه و .....

اصلاً همشون را بیخیال.شما را به امام حسین قسم بیا این لینکی را که گذاشتم را بخون ببین خون به دلت میشه.

یه عده بودایی ( بت پرست ) و هندو ( گاو پرست ) دست به کشتار مسلمانان میانمار زدند.

ازشون میخواند گوشت خوک و شراب بخورند و به مقدسات اسلام توهین بکنند.هرکسی این کار را بکنه کاریش ندارند ولی هرکی نکنه زنده زنده توی آتیش سوزونده یا تکه تکه ش کرده و به خانواده ش تجاوز میکنند.

فقط به جرم مسلمونی....!!!!   الهم عجل الولیک الفرج........


پاورقی نامه:

غربت دیرینه ام را با تو قسمت می کنم

تا ابد با درد و رنج خویش خلوت می کنم

رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد

من در این ویرانه ها احساس غربت می کنم


*********************************************************

تذکر : لینک زیر به همراه تصاویر بسیار وحشتناک و آزار دهنده است. ( +18 )


{  لینک به صفحه کشتار مسلمانان میانمار  }

بدشانسی های عجیب من....


خودمونیه:

کلاً مدتیه به این نتیجه رسیده ام که یه جورایی توی زندگی دهنم سرویس شده...

1 - ترم تابستونه بهمون ندادند.با حساب کتابی که کردم دیدم فارغ التحصیل شدنمون شش عقب افتاد.

2 - 2 روز رزمایش داشتیم.پدرمون را درآوردند.

3 - تا 5 شهریور باید توی گرمای تابستون و رطوبت و هوای شرجی شمال آموزش تاکتیک ، رژه ، انفجار ، آمادگی جسمانی ، بشین پاشو ، سینه خیز ، خشم شب ، کلاغ پر و اینجور جفنگیات را بگذرونم.البته فکر نکنید سربازم.خیر سرم معافی کفالت دارم ولی شغل ما این دغدغه ها را هم داره.

4 - دو ساعت پشت تلفن بودم که سردار گوشی را برداره.تا اومدم خمیازه بکشم سردار پشت تلفن گفت الو....

پاک آبروم رفت.

5 - خونه یکی از آشنایان که باهاش خیلی رودربایستی دارم مهمونی دعوت بودم. پسر بچه یکی از دوستام یه قوطی کامل قرص جوشان انداخت توی آکواریوم.ماهی ها داشتند هلکوپتری میزدند.پدرش سرش داد میزنه میگه چرا اینکار را کردی.گریه کنان با انگشتش من را نشون میده میگه عمو گفت این کار را بکن.....

تازه دلایل خیلی بیشتر واسه دهن سرویس شدنم دارم.

6 - از طرف اداره با چند تا از مسئولین شهر جلسه داشتیم.صندلی هاشون چرمی بود.رفتم روی صندلی بشینم یه صدایی از چرم صندلی بلند شد.همه برگشتند و بهم نگاه کردند.از شانس گند من هر کاری کردم دیگه اون صدا تکرار نشد که لااقل ثابت کنم این صدا کار صندلی بود ، کار من نبود.

البته از بچگی کم شانس بودمااااااا.

7 - یادم میاد بچه که بودم همسایمون سگ داشت. هروقت واق واق میکرد منم صداش را تقلید میکردم و جوابش را میدادم.

تا اینکه یه روز زن همسایه  از مادرم سراغ سگی که صداش از خونه ما میاد را گرفت واسه جفت گیری با سگش.

مامانم اومد خونه یه بلایی سرم آورد که از اون به بعد فقط صدای ماهی را تقلید میکنم.

حالا شما کلمه شانس را توی زندگی من حساب کنید چه جوریه...


پاورقی نامه:

لالا لالا بخوابــــــ دنیا خسیسه

واسه کمتر کسی خوب مینویسه

یکی لبهاشـــــ تو خوابم غـــــرق خنده است

یکی چشماش تو خوابمــــــ خیسه خیسه

نیمه شعبان ، پایان امتحانات


سلام بر صبح آزادی :

به خدا این جشن نیمه شعبان یکی از قشنگترین جشن های دنیاست.

وقتی میدونی داری ولادت کسی را جشن میگیری که با اومدنش عدالت میاد ، دموکراسی میاد ، آزادی میاد ، عشق میاد ، آرامش میاد ......

و یه چیزی که دل آدم را آروم میکنه که میدونی وقتی میاد یعنی منتقم آل محمد(ص) میاد.

آقاجان... الهی دورت بگردم

اللهم عجل الولیک الفرج



خودمونیه و خاطراتیه:

به میمنت و مبارکی امتحانات تموم شد.انگار که از زندان آزاد شده باشم.راحت شدم.

سر یکی از امتحاناتمون یکی از اساتید حالمون را گرفت.یه جاهایی از جزوه را حذف کرده بود و دقیقاً نصف امتحان را از همون حذفیات گرفت.

هرچی واسه مسئول امتحانات توضیح میدم : " آخه مسلمون ، این دختره ( استاد ) خودش گفت اینها حذفه...!!!! واسه چی از حذفیات سوال طرح کرده ....؟؟؟؟!!!!! "

مسئول امتحانات میگه : شما بهتر میدونید یا استاد؟؟؟

منم گفتم:

" شما چی میگی داداش...

معلومه من بیشتر میدونم.

مثلاً یه بار اومدم تنظیم خانواده بخونم دیدم خودم بیشتر بلدم.

یه سری نکات ریز اضافه کردم دادم به استاد.

یه همچین آدمیم من... "

یهو کلاس از خنده منفجر شد.مسئول امتحانات مونده بود چی جواب بده...!!!!


پاورقی نامه:

گرچه رفتار تو با گفتارت اصلاً جور نیست

فکر من آنقدرها هم از سر تو دور نیست

در تن شبهای من رنگ شب بغداد هست

صبحم اما هیچ رنگ صبح نیشابور نیست

بر سر این گور من بیهوده شیون میزدم

تازه فهمیدم که اصلاً مرده ای در گور نیست

بی تو ممکن نیست من باشم ... وجود سایه در

متن دنیا گنگ و بی معناست وقتی نور نیست

شک ندارم اشک میریزند ماهی ها در آب

اشک ماهی ها نباشد آب دریا شور نیست