این که میگند قلب میشکنه یه دروغ محضه! چون قلب یه تیکه گوشته،اصلاً هم شبیه 5 برعکس نیست...!!!
وقتی کسی را ناراحت می کنیم، (یا) احساسش را نادیده می گیریم، (یا) تحقیرش می کنیم، (یا) بهش توهین می کنیم، چیزی برای شکستن نداره،اما یه قلب گوشتی داره که له می شه زیر پاهای کلمات؛ خفه می شه با دستای جملات(....)...
به همین راحتی یه نفر را می کشیم، بدون هیچ مجازاتی...!!!
بلوتوس : قبله عالم فرض کنید یه نفر ۱ سکه داره یه نفر ۱۰۰ سکه شما از کدوم سکشو میگیرین ؟
پیشاپیش مرگ نابهنگام خودم را به خودم و همه دوستان و آشنایان تسلیت میگم...!!!!
قرار شده من بمیرم.درواقع قرار شده من را حالم را بگیرند و سرم را زیر آب کنند...!!!!
.
.
.
.
موضوع از این قراره که من داخل اون یکی وبلاگم یکسری مباحث تحلیلی در مورد یکی از شبکه های ماهواره ای گذاشتم و به خییییییییییییلیییییییییییییی ها برخورده.حالا چپ و راست ما را تهدید میکنند...
همین را کم داشتیم که عکسمون را هم داخل شبکه های ماهواره ای پخش کنند و بگند من جیره خوره دولتم....!!!!!
لینک مطالب مورد نظر را واستون میگذارم که اگه دوست داشتید یه سر بزنید...
نقدوبررسی شبکه فارسی زبان من و تو( manoto tv ) قسمت اول
نقدوبررسی شبکه فارسی زبان من و تو( manoto tv ) قسمت دوم
نقدوبررسی شبکه فارسی زبان من و تو( manoto tv )قسمت سوم
استادى از شاگردانش پرسید :
چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟
چرا مردم هنگامیکه خشمگین هستند، صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟
شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت :
چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم .
استاد پرسید : اینکه آرامشمان را از دست میدهیم، درست است؛ امّا چرا با وجودیکه طرف مقابل کنارمان قرار دارد، داد میزنیم؟
آیا نمیتوان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامیکه خشمگین هستیم، داد میزنیم؟
شاگردان هر کدام جوابهایى دادند. امّا پاسخهاى هیچکدام، استاد را راضى نکرد.
سرانجام او چنین توضیح داد :
هنگامیکه دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلبهایشان از یکدیگر فاصله میگیرد.
آنها براى اینکه فاصله را جبران کنند، مجبورند که داد بزنند.
هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید :
هنگامیکه دو نفر عاشق همدیگر باشند، چه اتفاقى میافتد؟
آنها سر هم داد نمیزنند؛ بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت میکنند. چرا؟
چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است.
فاصله قلبهایشان بسیار کم است.
استاد ادامه داد :
هنگامیکه عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى میافتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمیزنند و فقط در گوش هم نجوا میکنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر میشود.
سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بینیاز میشوند و فقط به یکدیگر نگاه میکنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصلهاى بین قلبهاى آنها باقى نمانده باشد.
این همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست که خدا حرف نمی زند؛ اما همیشه صدایش را در همه وجودت می توانی حس کنی.
اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست. می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی.
خدا را شکر که سال 89 داره تموم میشه.واقعاً سال مزخرف و بدی بود.
هر لحظه و هر روزش را با هزار زجر تحمل کردم.
دلم لک زده واسه سال 90 . که هر چه زودتر بیاد و این 89 گوربه گور شده تموم بشه.
دلم می خواد الان که فقط چند ساعت از سال 89 لعنتی مونده ، داد بزنم:
ســــــــــــال نـــــــو مبـــــــارک
تا حال این 89 گرفته شه...
انشالله این سال جدید واسه همه ایرانی ها سال پرخیر وبرکت و پرنشاطی باشه...
انشالله تو سال جدید چشممون به جمال مهدی فاطمه(عج) و عیسی بن مریم(ع) منور بشه تا درد تمام دلهای شکسته التیام پیدا کنه...
انشالله...
باید پرسید قانون را واسه چی نوشتند؟مگه نه اینکه نوشتنش که اجراش کنند...
قانون میگه هر دانشجویی که تو آزمون های زیر نظر سازمان سنجش شرکت میکنه چه قبول بشه و چه قبول نشه باید واسش کارنامه صادر بشه تا ببینه سطح علمیش توی اون آزمون چقدر بوده...
اصلاً حق هر شرکت کننده ایه که بعد از شرکت در آزمون نمره علمیش، درصد تصحیح سوالاتش و نمره جز و کلش را بهش ابلاغ کنند اما...
امان از دست این علمی کاربردی....
امان از دست این علمی کاربردی....
امان از دست این علمی کاربردی....
نه کارنامه صادر میکنه، نه اطلاع رسانی شفافی داره، نه میگه تکلیف اونایی که اعتراض دارند چیه...
من مطمئنم، مطمئنم، مطمئنم...... کارشناسی قبول می شدم.طبق محاسبات دقیق خودم(بر اساس یادداشت برداری سر جلسه امتحان و مقایسه اونها بعد از امتحان با متن جزوات) درصد تصحیح نمره جز من 80 الی 85 % بود.
یعنی چی؟....
یعنی اینکه قبولم.اما وقتی به سایت سنجش(که الهی مرده شور سر تخته این سایت را بشوره) مراجعه کردم فقط نوشته بود مردود....!!!!!!
نه کارنامه ای، نه توضیحی، نه لااقل یه فحش آبداری که تسکین پیدا کنیم.....
الان هم که دفترچه کارشناسی پودمان اومده اصلاً معلوم نیست سر فصل سوالات آزمونش دروس دبیرستانه(؟)، دروس کاردانیه(؟)، مرجع دیگه ایه(؟)، اطلاعات عمومیه(؟)، بر اساس کتب کره مریخه(؟)....
به خود سازمان هم که تماس میگیریم، خانمی که جواب تلفن ها را میده(با لحنی آمیخته به ساز و جاز و ویولن بر روی تن صدای محترم و شیشه ایشون!!!!!) میگند لطفاً سوالات غیر عادی نپرسید!!!!!!!!!
حالا شما بگید من چیکار کنم.....؟